از کنار مغازه لباس مردونه فروشی گذر میکردیم..چشمم افتاد به یه کت خیلی قشنگ که تن یه مانکن دراز بود:/
گوشه کتو گرفتم شروع کردم به کشیدن ورو به مادرجان داد زدم:«مامان اینو..مامان اینو...برا مهدی بخریم:)
دیدم یه لحظه رنگ مادر پرید:/ یه دست گرمی هم کت رو از تو دستم کشوند بیرن:/برگشتم یه نگاه به مانکن انداختم دیدم...
یه آقایی داره با یه پوزخند چندش رو لبش نگام میکنه...
این سوتی نبود..فرا سوتی بود :|
پ.ن:«لطفا قبل از اینکه به مانکن های جلو...تو وعقب ویترین کرم بریزین از بی جان بودنش اطمینان خاطر حاصل فرمایید:)
با تشکر:)
امضا:«بهار شرمگین»
نظرات (۲۵)
پرتقالِ دیوانه
جمعه ۱۷ دی ۹۵ , ۲۱:۵۰Bahar alone^_^
۱۷ دی ۹۵، ۲۱:۵۲میم کاف
جمعه ۱۷ دی ۹۵ , ۲۱:۵۲اینو ندیده بودم واقعا...
Bahar alone^_^
۱۷ دی ۹۵، ۲۱:۵۲بلاگ فان
جمعه ۱۷ دی ۹۵ , ۲۱:۵۴Bahar alone^_^
۱۷ دی ۹۵، ۲۱:۵۴hadis:) zed
جمعه ۱۷ دی ۹۵ , ۲۱:۵۵پیش میاددیگه :/
Bahar alone^_^
۱۷ دی ۹۵، ۲۱:۵۶منـَم؛ همون یهـ نفَـ ـر :)
جمعه ۱۷ دی ۹۵ , ۲۲:۰۰Bahar alone^_^
۲۰ دی ۹۵، ۱۰:۵۳آندرومدا :)
جمعه ۱۷ دی ۹۵ , ۲۲:۰۴Bahar alone^_^
۲۰ دی ۹۵، ۱۰:۵۳آرزو ﴿ッ﴾
جمعه ۱۷ دی ۹۵ , ۲۲:۰۶من معمولا برعکسم، یهبار خوردم به یهمانکن، داشتم معذرتخواهی میکردم، داداشم حقیقت رو برام روشن ساخت.
Bahar alone^_^
۲۰ دی ۹۵، ۱۰:۵۲♥️ っ◔◡◔)っ ♥️ mohammad)
جمعه ۱۷ دی ۹۵ , ۲۲:۲۰اثرات خر زدنه...
Bahar alone^_^
۲۰ دی ۹۵، ۱۰:۵۲محمدرضا عاشوری
جمعه ۱۷ دی ۹۵ , ۲۲:۲۱Bahar alone^_^
۲۰ دی ۹۵، ۱۰:۵۲لیمو ترش🍋
جمعه ۱۷ دی ۹۵ , ۲۲:۲۹چ بدددددد!!!
کلا فروشگاه ها موجبات سوتی رو فراهم میکنن...
مثلا اونایی ک شیشه هاشونو خعلی تمیز میکنن...
مامانم با دماغ رفته بود تو شیشه:))))
Bahar alone^_^
۲۰ دی ۹۵، ۱۰:۵۲fatemeh .m
جمعه ۱۷ دی ۹۵ , ۲۲:۳۷Bahar alone^_^
۲۰ دی ۹۵، ۱۰:۵۱متـ ـین
جمعه ۱۷ دی ۹۵ , ۲۲:۵۳Bahar alone^_^
۲۰ دی ۹۵، ۱۰:۵۱رفیعه رجعتی
جمعه ۱۷ دی ۹۵ , ۲۲:۵۶Bahar alone^_^
۲۰ دی ۹۵، ۱۰:۵۱گمـــــــشده :)
جمعه ۱۷ دی ۹۵ , ۲۲:۵۷یعنی پوکیدم از خنده
Bahar alone^_^
۲۰ دی ۹۵، ۱۰:۵۱Haa Med
جمعه ۱۷ دی ۹۵ , ۲۳:۰۰Bahar alone^_^
۱۹ دی ۹۵، ۲۰:۳۷yasna sadat
جمعه ۱۷ دی ۹۵ , ۲۳:۳۴چه ژست طبیعی ای (!)گرفته بوده پس
Bahar alone^_^
۱۹ دی ۹۵، ۲۰:۳۷Laya ●~●
جمعه ۱۷ دی ۹۵ , ۲۳:۴۶خو دقت کن حواهرم...
شاد گشتم در حال درس خواندن...
Bahar alone^_^
۱۹ دی ۹۵، ۲۰:۳۶Laya ●~●
جمعه ۱۷ دی ۹۵ , ۲۳:۴۸خخخخخ
😂😂😂😂
Bahar alone^_^
۱۹ دی ۹۵، ۲۰:۳۶ghazaleh ...
شنبه ۱۸ دی ۹۵ , ۰۲:۱۵Bahar alone^_^
۱۹ دی ۹۵، ۲۰:۳۶ببر بنگال
شنبه ۱۸ دی ۹۵ , ۰۸:۰۸Bahar alone^_^
۱۹ دی ۹۵، ۲۰:۳۶دچــ ــــار
شنبه ۱۸ دی ۹۵ , ۰۹:۴۸Bahar alone^_^
۱۹ دی ۹۵، ۲۰:۳۵miss Negar
شنبه ۱۸ دی ۹۵ , ۱۵:۳۸تا الان که برام پیش نیومده اما از وقتی این چالش مانکن راه افتاده کلا با مانکن و اینا کار ندارم بخوام خرید کنم میرم سراغ رگال های تو مغازه :دییی
Bahar alone^_^
۱۹ دی ۹۵، ۲۰:۳۵پسرک کبریت فروش
شنبه ۱۸ دی ۹۵ , ۱۸:۱۷یه مغازه دار داشت لباس مانکنا رو مرتب می کرد ... یه خانومه میاد کنار مانکنا وای میسته یارو هم حواسش نبود و بعله .... نمیشه گفت سانسوریه
دیگه خدا بیامرزدش اون طور که خانومه زدش
Bahar alone^_^
۱۹ دی ۹۵، ۲۰:۳۵این همه فاطمه هست و این همه فاطمه نیست
يكشنبه ۱۹ دی ۹۵ , ۰۲:۵۴Bahar alone^_^
۱۹ دی ۹۵، ۲۰:۳۴مارال رئیسی
يكشنبه ۱۹ دی ۹۵ , ۱۷:۳۶Bahar alone^_^
۱۹ دی ۹۵، ۲۰:۳۴