کتاب دوستم رو امانت گرفتم:)
رو صفحه اولش نوشته:«
+وبلاگ زدم:دی:))
- ایول پس تو هم بیا تو بازی ما..البته چیزی به خادمی(یعنی من!)نگو!
:|
وبازهم
:||
:/
بازی؟
داره بو میاد:/
صاحب کتاب جان از همینجا برات دست تکون میدم :))
+بزار بیام مدرسه!دارم برات×_×
امضا:«یک قربانی»
نظرات (۱۱)
ABOLFAZL :.
جمعه ۲۰ اسفند ۹۵ , ۱۷:۱۸Bahar alone^_^
۲۰ اسفند ۹۵، ۱۷:۱۸𝓂𝑜𝒽𝓈𝑒𝓃 𝒻𝒶𝓇𝒶𝒿 シ
جمعه ۲۰ اسفند ۹۵ , ۱۷:۳۶Bahar alone^_^
۲۰ اسفند ۹۵، ۱۷:۴۵💖 miss fatemeh 💖
جمعه ۲۰ اسفند ۹۵ , ۱۷:۴۶Bahar alone^_^
۲۰ اسفند ۹۵، ۱۸:۰۵sina S.M
جمعه ۲۰ اسفند ۹۵ , ۱۷:۵۸Bahar alone^_^
۲۰ اسفند ۹۵، ۱۸:۰۶علیرضا امیدیان نسب
جمعه ۲۰ اسفند ۹۵ , ۱۷:۵۹Bahar alone^_^
۲۰ اسفند ۹۵، ۱۸:۰۶ببر بنگال
جمعه ۲۰ اسفند ۹۵ , ۱۸:۵۲Bahar alone^_^
۲۰ اسفند ۹۵، ۲۰:۲۸sina S.M
جمعه ۲۰ اسفند ۹۵ , ۱۹:۱۸Bahar alone^_^
۲۰ اسفند ۹۵، ۲۰:۲۷محمدرضا مهدیزاده
جمعه ۲۰ اسفند ۹۵ , ۱۹:۳۳Bahar alone^_^
۲۰ اسفند ۹۵، ۲۰:۲۸آرزو ﴿ッ﴾
جمعه ۲۰ اسفند ۹۵ , ۲۱:۴۰آرزو ﴿ッ﴾
جمعه ۲۰ اسفند ۹۵ , ۲۱:۴۲Laya ●~●
شنبه ۲۱ اسفند ۹۵ , ۲۲:۴۶قرار بود مریم رو اذیت کنیم...
و چون تو مخالف بودی اون شخص شخیص گفت بهت هیچی نگیم...
دیدی که پایینشم خورده بود چرا؟؟