میبویم... بو امد... از هرسو... های آمد ..هوی آمد!من رفتم«او» امد.. او آمد:))
این « او» خیلی کلمه ی مهمی ست:| همین « او» میتواند برایت یک پرونده سیاه بسازد:/ میتواند تورا متهم کند به خیلی چیز ها!!
یک باور غلطی بین ما ها جا افتاده که اگر فردی.. در نوشته هایش مخاطب سوم شخص مفرد یا همان «او» داشت... یعنی آن « او» حتما جنس مخالف طرف بوده و طرف در فراقش میسوزد واینا! خداوکیلی چند نفر از شوما خواننده های گرامی فکر کردید «او»ــــی که در جمله اول نوشتم شخص خاصی نیست؟ و حتی ممکن عسد« باد» باشد؟! ها:| باد:/ بنظرتون های که میاد بعد هوی میاد بعدش مثلا بهرام و بهادر میاد؟:|| نه دیگه:| باد میاد:)) مدیونید اگه فکر کنید باد صدای های وهوی نمیده..بعد بهادر وبهرام صدا اینا رو میدن:دی!!
« دیروز در مدرسه»:
- بهار این چیه؟
+ چی چیه؟!:|
-همین که نوشتی...« ومن در سکوت وتنهایی به تو می اندیشیدم»...://
+ :|||
- برای کی نوشتی؟
+ هیچی بخدا خانوم...مخاطب نداره اصن:/
- عاره جون خودت..اِی شیطون:|
+نه بابا..داشتم به پروردگار این هستی زیبا می اندیشیدم..به ژون شوما:))
پ.ن: هیچوقت دفترتونو ندید دست معلمتون...حالا هر چقدرم باش راحتید:|| مو رو از ماست میکشه بیرون:/
امضا: بهارِِ او:))
پ.ن: عنوان از ســـــــهراب سپــــــــهری
پ.ن2: بزارید امتحانام شروع شه:)... از دستم راحت میشید.. ^.^