تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان
یک جفت کفشِ جامانده پشت در.


گویی از ان هنگام که حافظه نحیفم بیاد دارد،هر فرایدی ،خراب میشویم همینجا!دقیقا همینجاا!!نمیدانم عید کدام سال گوسفندی بود که بنابر خرافه-مثلا-خواستیم «سیزده»را چنان به در کنیم که به شکر خوری بیفتد و پشت دست داغ کرده،هرگزز تکرار نشود..اما زهی خیال باطل!!چنانچه تنها ثمره ی ان روز نحس وار همنین ددر های آخر هفته ست...اگرچه ۰-۲به نفع من یکی تمام میشود.چرا که تمامی روزهای هفته سروکله زدن با دو اخوی زبان نفهم زورگو ایضا؛حسابی دپرسم میگرداند و در همین جمعه هاست که لطف الهی شامل حالم میگردد وبقول ابوی خان:«بادی به کله میخورد...»..هرچند این باد میتوانست در فرصت های متوالی در حیاط خانه به کله بخورد..اما خب!به هرحال بهانه ی خوبیست برای«بر سر طبیعت آوار شدن»!

اکنون که دارم این دری وری هارا سرهم مینمایم،روی دوتا آجر،زیر درخت،لب جوی،درست روبه روی گنبد گلدسته ی جمکران،پشت به کوههای خضر ودوبرادران ووسط دشتهایی پر از گل های خود رو و قاصدک نشسته ام(آدرسی بس دقیق تر خاستید عرض بنمایید...خجالت نکشید:|)و بجای گوش دادن به هرگونه موسیقی،موزیک و آهنگ غرب زده،اکنون،به صدای قدم ها،زنگوله ها و«هی»گفتن ای گله ی گوسفندان و جناب چوپان گوش جان سپرده ام...هوا هم-چشم حسود کورر-بی نهایت عالیست وباد میوزد!

+هوی،اخوی جان!برو کنار!بگذار باد صبا بسهلی مشک فشان بنماید!

-هوی!!بعال!ایندد لود بادی دل نیال!(ترجمه:هوی بهار!اینقدر لوس بازی در نیارر)

پ.ن:از بخت پشمکی حقیر...دوربین را خانه جا گذاشته ام.ولیکن مشکلی نیست!لاقل دارم بفرموده ی جناب حافظ عمل مینمایم:

برلب جوی نشین وگذر عمر ببین...(والا بیشتر گذر قایقهای کاغذی علی را در جوی حس میکنم تا عمر)

×من بروم جرعه ای چای آتشی بنوشم...جایتان خالییی

اودابیظ!!

Bahar alone^_^ ۳۰ مهر ۹۵ ، ۲۱:۴۱ ۴ ۲ ۲۳۴

نظرات (۴)

  • آرزو ^_^
    جمعه ۳۰ مهر ۹۵ , ۲۲:۳۷
    چای آتشی نوش جونت :)))
    • author avatar
      Bahar alone^_^
      ۱ آبان ۹۵، ۰۵:۵۵
      جا شما خالی:)))
  • آقایِ ریقو
    جمعه ۳۰ مهر ۹۵ , ۲۳:۲۵
    و جایِ ما خالی.

    • author avatar
      Bahar alone^_^
      ۱ آبان ۹۵، ۰۵:۵۶
      و واقعا خالی...
      خیلی تنها بودم ..کاش شماهام بودین..ددر تنهایی حال نمیده:/
  • امیر بهزادپور
    شنبه ۱ آبان ۹۵ , ۰۹:۱۹
    این پست فقط عکس کم داشت از فضایی که تعریف کردید..
    ممنون
    • author avatar
      Bahar alone^_^
      ۱ آبان ۹۵، ۱۲:۴۷
      ایشالا جمعه ی بعدی که رفتیم عکس میگیرم میزارم:))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نویسندگان