می دانم..که می خندی..به اینکه دیگر از تاریکی نمیترسم!
میدانم...که میدانی،آنقدر زندگی برایم کم اهمیت شده که دگر«ترس وتاریکی وگاها غول سیاهی»در نظرم رنگی ندارد!
میدانم که گاهی به یادم می افتی..با اخمی عمیق روی پیشانی،فکرت روی«من»لحظه ای تامل میکند وبعد تو چنان بیرحمانه دورش میکنی تا تنها نقطه ای کمرنگ و بی جان از وجودم در خاطرت می ماند...
میدانی که میدانم!چقدر سنگ شدم... می دانی که میبینم...ذره ذره آب میشوم!
می دانم و می دانم،که دیگر نیستی!حتی به تصویر یک نیمرخ!!
می دانی ومی دانی...که سردم شده.
میدانیم ومیدانیم...ولی حیف که نمیتوانیم..ناتوانیم!!
×و نمیدانی که شب پیش،تنها،طبقه ی بالا نشسته بودم و «گیلاد»مینوشتم...تنها ،نشسته بودم و به صدای غرش میغها ورعد ها گوش میدادم!
و قهوه ام را به نیمه نرسیده رها کردم...
می دانم که نمیدانی! برقها رفته بود...و من در سکوت و تاریکی..به توو می اندیشیدم..که هیچ نمیدانی!!×
+یک چیز را میدانی؟!!
سرد بود وتاریک... خسته بودم! وخوابم برد... همانجا!زیر پنجره..کنار میز...
و ندانستم که قهوا ام... روی فرش پهن شد... حیف توو انجا نبودی تا برایم فال بگیری!
امضا«بهار شجاع»
نظرات (۱۶)
فرید صیدانلو
پنجشنبه ۱۳ آبان ۹۵ , ۰۸:۲۵خیلی خوب نوشتی دختر شجاع
Bahar alone^_^
۱۳ آبان ۹۵، ۰۸:۲۶فرید صیدانلو
پنجشنبه ۱۳ آبان ۹۵ , ۰۸:۴۱Bahar alone^_^
۱۳ آبان ۹۵، ۰۸:۴۸ماجده ◕ ‿ ◕
پنجشنبه ۱۳ آبان ۹۵ , ۰۹:۰۵Bahar alone^_^
۱۳ آبان ۹۵، ۰۹:۰۶هانی هستم
پنجشنبه ۱۳ آبان ۹۵ , ۰۹:۳۹نیستی و ترسهای کوچک بزرگ میشوند...!
Bahar alone^_^
۱۳ آبان ۹۵، ۰۹:۴۶👒فیـــــروزه بانـــــو👒 :)
پنجشنبه ۱۳ آبان ۹۵ , ۱۰:۰۵حتی به تصویر یک نیمرخ...!
👍👍👍
Bahar alone^_^
۱۳ آبان ۹۵، ۱۱:۳۷sina S.M
پنجشنبه ۱۳ آبان ۹۵ , ۱۰:۱۸Bahar alone^_^
۱۳ آبان ۹۵، ۱۱:۳۷امیر بهزادپور
پنجشنبه ۱۳ آبان ۹۵ , ۱۱:۰۲آخر، این دل من تا به کی سنگدل است؟!
زیبا نوشتید. فضاسازی قابل لمس بود.
Bahar alone^_^
۱۳ آبان ۹۵، ۱۱:۳۸ابو اسفنج بلاگفانی
پنجشنبه ۱۳ آبان ۹۵ , ۱۱:۱۳Bahar alone^_^
۱۳ آبان ۹۵، ۱۱:۳۸آرزو ^_^
پنجشنبه ۱۳ آبان ۹۵ , ۱۱:۲۸Bahar alone^_^
۱۳ آبان ۹۵، ۱۱:۳۸لعیا عباسی
پنجشنبه ۱۳ آبان ۹۵ , ۱۱:۳۶Bahar alone^_^
۱۳ آبان ۹۵، ۱۱:۳۹مجتبی مطوری
پنجشنبه ۱۳ آبان ۹۵ , ۱۵:۴۰Bahar alone^_^
۱۳ آبان ۹۵، ۱۵:۴۳آرزو ^_^
پنجشنبه ۱۳ آبان ۹۵ , ۱۶:۰۲Bahar alone^_^
۱۳ آبان ۹۵، ۱۶:۰۵فاطمه :)
پنجشنبه ۱۳ آبان ۹۵ , ۱۶:۰۸Bahar alone^_^
۱۳ آبان ۹۵، ۱۶:۰۹فرشته ...
پنجشنبه ۱۳ آبان ۹۵ , ۲۰:۳۶افرین ها بر تو بادا ای بهار:)
یاعلی
Bahar alone^_^
۱۳ آبان ۹۵، ۲۱:۵۳Haa Med
پنجشنبه ۱۳ آبان ۹۵ , ۲۰:۴۴رفتن برق کمک کرده این متن رو بنویسید. کاش همیشه برق بره :-))
Bahar alone^_^
۱۳ آبان ۹۵، ۲۱:۵۳.. alitersi
جمعه ۱۴ آبان ۹۵ , ۰۹:۳۵برق رفت و تنها بودی ؟! :| چنین اتفاقی برام بیفته ... واییی! :|||
Bahar alone^_^
۱۴ آبان ۹۵، ۰۹:۴۹