تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان
یک جفت کفشِ جامانده پشت در.


صدایم را میبینم که چنگ می اندازد به وجودم در پی سکوت!

روحم را همچون کمربندی بسته،باز میکنم وهلش میدهم که برود!! میگویم:«آزادی!برو گورت را گم کن!»

همراه پسر بچه ای که بادکنک نیلی اش راسپرده به دل آسمان ،مینشینم به نظاره!که تا کجا میخواهد اوج بگیرد؟!چند حرکت عقربه ی ساعت میخواهد وقت بکشد؟

میخندم..به هرچه که دررد است میخندم...به دستای پینه بسته ی تقدیر میخندم..

او هم سرخوش،از زیر شنلش ددفتری ررا نشانم میدهد.زمزمه ای درفضا منعکس میشود وچکش وار میکوبد بر سرم:«برای...توست!!»

میجهم طرفش...دفتر را میبرد بالای سرش...انقدر بالا که چشمانم درک نمیکند فاصله اش را!!

پوزخند میزند!

چقدر دلم میخواست با ریش تراش لبخندش را میریختم بهم°_°

دوباره صدا می آید:«وتو نباید بدانی!»

آه از نهادم بلند میشود:«چرا؟!اون سرنوشت منه...حق منه!!»

مثلا میخواهد دلدداری ام بدهد:«جایش امن است..خیالت تخت!»

و می رود...

من میمانم ویک ذهن گوریده!

وسرنوشتی که در گرو اوست ولی حق من است!

امضا:«بهار ژولیده»

^_^

Bahar alone^_^ ۲۲ آبان ۹۵ ، ۰۸:۰۳ ۸ ۶ ۲۱۶

نظرات (۸)

  • مکاترونیک خودرو
    شنبه ۲۲ آبان ۹۵ , ۰۸:۱۰
    بخنددختراینقدرمنفی نبین یکم مثبت نگرباش
    زندگیرخیلیییب خوب وشیرینه...
    • author avatar
      Bahar alone^_^
      ۲۲ آبان ۹۵، ۰۸:۱۲
      خخخخ.خوبه؟!
      من کجام منفیه؟!خیلی ام خوشحال وراضی از زندگیمم.اونام چرت وپرتن:|
      :)))
  • آرزو ^_^
    شنبه ۲۲ آبان ۹۵ , ۱۲:۱۷
    واقعا از بهارِ ژولیده بود :)
    • author avatar
      Bahar alone^_^
      ۲۲ آبان ۹۵، ۱۸:۲۴
      ژولیده ی ژولیده ها!!ازون بهارایی که خود درگیری دارن؛)))
  • ɐɹɐɓol •_•
    شنبه ۲۲ آبان ۹۵ , ۱۳:۱۱
    دوس داشتمش :)
    • author avatar
      Bahar alone^_^
      ۲۲ آبان ۹۵، ۱۸:۲۴
      از اتاق فرمان اشاره میکنن...اونم دوست داره
      مبارکه ^_^
  • fatemeh .m
    شنبه ۲۲ آبان ۹۵ , ۱۵:۱۴
    چقد خوبه ها ^_^
    توصیف پیرمرده
    آورین
    • author avatar
      Bahar alone^_^
      ۲۲ آبان ۹۵، ۱۸:۲۶
      چرا پیرمرد؟!!!افکار یک بهار ژولیده‌....
      عاره خب...کله صبحی انتظار دارین در وصف معشوق و جوانی بنویسم://
      ^_^
  • Haa Med
    شنبه ۲۲ آبان ۹۵ , ۱۸:۵۴
    این سرنوشت چه بازی ها که نداره.
    • author avatar
      Bahar alone^_^
      ۲۲ آبان ۹۵، ۱۹:۰۲
      اصلاح میکنم...جناب تقدیر!
      خیلی هم بدجنسن این جناب:| دفترمم برد نامرد!!
      إ إإإإ
      ^_^
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نویسندگان