تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان
یک جفت کفشِ جامانده پشت در.


تابلو بود سرما خورده:|آب دماغش هرچند لحظه یبار به شکل رقّت باری سر میخورد می اومد پایین و از همون دور برق میزد:/ بعدم فیییییییین میکشیدش بالا:|| این عمل چند بار دیگه م تکرار شد... اعصاب همه خورد شده بود! تا اینکه دیگه تاب نیاوردم و بش گفتم: ببند درِ اون دماغتو:|

اون:|

من:/

درِ دماغش-________-

امضا:« بــــــــــــهارِ تی تاب»

Bahar alone^_^ ۰۲ دی ۹۵ ، ۲۱:۵۵ ۱۲ ۹ ۲۸۴

نظرات (۱۲)

  • pary darya
    پنجشنبه ۲ دی ۹۵ , ۲۲:۱۶
    در این شرایط میگم اگه اون بالا جابود پایین نمیومدن نکش بالا(-:
    • author avatar
      Bahar alone^_^
      ۳ دی ۹۵، ۱۰:۱۳
      خخخخخ:))) گویا داشتن سر سره بازی میکردن!
  • مجتبی مطوری
    پنجشنبه ۲ دی ۹۵ , ۲۲:۲۰
    حالم بهم خورده بود حالا بیشتر بهم خورد😂
    • author avatar
      Bahar alone^_^
      ۳ دی ۹۵، ۱۰:۱۲
      :))) خیلی هم عالی!
  • گمـــــــشده :)
    پنجشنبه ۲ دی ۹۵ , ۲۲:۳۰
    من که تو افق محو شدم
    گرده گل رو توی اب ولرم حل کنه و بخوره.
    برای فین فین دماغ عالیه.
    یکی از دوستان گفت. منم امتحان کردم. خیلی خوب بود
    • author avatar
      Bahar alone^_^
      ۳ دی ۹۵، ۱۰:۱۲
      :))) دارو تجویز میکنی؟
      شماره مطبتو بده بگم بیاد پیشت:دی!!
  • رفیق خاموش
    پنجشنبه ۲ دی ۹۵ , ۲۳:۱۱
    خب یه دستمال میدادی بهش:)

    قیافه درِ دماغش چقد بامزه س:))))
    • author avatar
      Bahar alone^_^
      ۳ دی ۹۵، ۱۰:۱۱
      :)) من اگه دستمال داشتم درِ دماغ خودمو میبستم:دی!!
  • لیمو ترش🍋
    جمعه ۳ دی ۹۵ , ۱۱:۰۰
    :))))
    طرف خعلی خجالت کشیده حتما:/
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نویسندگان