تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان
یک جفت کفشِ جامانده پشت در.


:)

قشنگ از عنوانهام معلومه دارم اهسته اهسته کل شعر اقای آذر رو مینویسم؟!:دی

«خانه ی کتاب!»شاید ندونین کجاست...ولی من خوب میدونم! یه جایی آرامش بخش تر از سینما و پارک و یه جایی هیجان انگیز تر ولذت آور تر از شهر بازی و پاساژ گردی!یه جایی که از سقف تا کف ش پر از کتابه!یه جایی که هر رنگ وشکل کتابی میتونی توش پیدا کنی!یه فروشگاه کتاب کوچولو وجمع وجور!

مادر اصولا خیلی منوو نمیبره اینجور جاها!چون اگه برم توش بیرون اومدنم  مثه این میمونه که بگی احتمال اینکه یک تاس را بیاندازیم وهفت بیاید چقدر عسد؟://

گرچه وقتی جیبای خودم وایضا مادرو خالی کردم به خروج رضایت میدم:دی

بماند که اقای فروشنده منو میشناسه وهر بار که میرم شخصا هدایتم میکنه و میره بالامنبر وتمام کتابهارو برام روشن میکنه...اما بقول مادر:«آخرشم میری سراغ کتابای مارک تواین وازین ترسناکا://!»

میخاستم دگر اثار رابرت لویی استیونسون رو بخرم اما فروشنده خاطر نشان کرد:«شما که همه اثارشو خوندین...دیگه فکر نکنم کتاب دیگه ای داده باشه بیرون:/»

این شد که خیت شدیم:))

در اخر سه تا کتاب خریدم...یکی از کتابا حسابی وجودمو به وجد میاره!یه کتاب که ورقهاش از جنس بالکی و بخاطرش هیچ درختی قطع نشده^_^و اونقدر سبکه که جرمش با یه بسته صدوپنجاه برگ دستمال کاغذی(بدون جعبه!)برابری میکنه^_^ تازه یه نقشه هم داره:))یجورایی تو مایه های نقشه گنج!(اسم کتاب:«شش کلاغ!»)عکس

فقط یچیزی که خیلی نگرانم میکنه اینه که:«پول توجیبی یکماهم رفت:/»

کتاب تام سایر و  وقتی به من میرسی رو هم خریدم^_^اسم بقیشونم بماند:دی

امضا:«بهار کتابخوار!»

Bahar alone^_^ ۰۸ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۰۹ ۱۱ ۴ ۲۷۲

نظرات (۱۱)

  • محمدرضا مهدیزاده
    جمعه ۸ بهمن ۹۵ , ۱۲:۲۳
    عنوانت من و با خاک یکسان کرد :((
    چمدان دست تو ترس به چشمان من است
    این غم انگیز ترین حالت عاشق شدن است
    علیرضا آذر
    پیش چشم همه از خویش یلی ساخته ام
    پیش چشمان تو اما سپر انداخته ام
    علیرضا آذر
    به یه صورت بی نظیری شاه بیت هاش بی نظیر هس چه مثنوی هایی داره ^_^
    کتابا هم نوش جون تون ٬ موفق باشید
    • author avatar
      Bahar alone^_^
      ۸ بهمن ۹۵، ۱۲:۳۹
      من تازه این شاعر رو کشف کردم^_^
      شعراش حرف دله یجورایی:)
      خیلی ممنون...شما هم میل کنید:دی
  • ببر بنگال
    جمعه ۸ بهمن ۹۵ , ۱۲:۵۶
    بهار جان دخترم عسد نه است :دی خخخخخخخخخخخخ
    • author avatar
      Bahar alone^_^
      ۸ بهمن ۹۵، ۱۲:۵۷
      جالبه!از کی من دختر شما شدم یا بنگال؟:دی
      چقدر تو بیان راحت باهم نسبت فامیلی پیدا میکنیم^_•
  • ببر بنگال
    جمعه ۸ بهمن ۹۵ , ۱۲:۵۷
    خیلی عالی وخوب کتاب خیلی خوبه .
    • author avatar
      Bahar alone^_^
      ۸ بهمن ۹۵، ۱۲:۵۸
      خیلی...
      اما خداییش قیمتا یکمی وحشتناک شده:دی
  • ببر بنگال
    جمعه ۸ بهمن ۹۵ , ۱۲:۵۹
    خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
    • author avatar
      Bahar alone^_^
      ۸ بهمن ۹۵، ۱۳:۰۱
      :))))
      بهم نخندین...باهم بخندین:دی
  • آندرومدا :)
    جمعه ۸ بهمن ۹۵ , ۱۳:۰۶
    چقد خوبه ژَوگیر نیستی و کتابای مسخره یِ الکی زیادی معروف شده رو نمیخری =]
    کدوم وراس آدرسش؟ خونه ما نزدیکترین ترین ترین کتابدونی شهر کتاب نیاورانه که باید شانصدهزار مایل طی کنیم :'')
    • author avatar
      Bahar alone^_^
      ۸ بهمن ۹۵، ۱۳:۲۵
      مگه قم زندگی میکنی؟
      خانه کتاب بغل بوستان کتاب:)))
  • لیمو ترش🍋
    جمعه ۸ بهمن ۹۵ , ۱۳:۴۴
    وای خعلی خوش میگذره اینجور جاها...
    خانه کتاب نرفتم ولی شهر کتاب خوراکمه!!!!
    مامان اینای منم میترسن منو ببرن... ورشکست میشن ی هو!:))
    • author avatar
      Bahar alone^_^
      ۸ بهمن ۹۵، ۱۳:۵۶
      ^_^اصن روحمون شارژ میشه ...
      چ خوراک خوشمزه ای!!
      من مامانم قبل از ورود باهام قشنگ توافق میکنه که من پول ندارم و فقط پول خودت و:دی
  • جملک نویس
    جمعه ۸ بهمن ۹۵ , ۱۴:۴۴
    :)
    سلام
    دنبال می‌شوید
    دنبال کنید
    بابای
    • author avatar
      Bahar alone^_^
      ۸ بهمن ۹۵، ۱۴:۵۲
      :)
      سلام
      ممنون
      اگر خدا خاهد:دی
      بابای:))
  • fatemeh .m
    جمعه ۸ بهمن ۹۵ , ۱۷:۰۵
    همه ی کتاب ها نوش جان بهار کتابخوار :)
    • author avatar
      Bahar alone^_^
      ۸ بهمن ۹۵، ۱۸:۴۰
      هنوز نخوردمشون^_^امتحان دارم:دی
      ممنون:))
  • Emad K.A Hossein
    جمعه ۸ بهمن ۹۵ , ۱۷:۲۸
    منم دارم شش کلاغو میخونم . جالب و تینیجریه .
    • author avatar
      Bahar alone^_^
      ۸ بهمن ۹۵، ۱۸:۴۱
      واقعا؟
      دیدی چقد سبکه ؟!
      من یکی که هی پرتش میکنم بالا هی ذوق مرگ میشم:دی
      :))
      من با نقشه ش حال میکنم
  • Poker Face
    جمعه ۸ بهمن ۹۵ , ۱۹:۴۱
    جالب بود:) نمیدونم چرا فکر نمیکردم اهل کتاب خوندن باشی:)
    کتاباااا خیلی خوبن!من یکی از فانتزیام اینه که کلکسیون کتاب بزنم!
    • author avatar
      Bahar alone^_^
      ۸ بهمن ۹۵، ۱۹:۴۲
      برم بمیرم؟:دی
      اینقدر اوضاعم خیته؟
      حالا بهم میاد نویسنده هم باشم:/؟^_^

  • Poker Face
    جمعه ۸ بهمن ۹۵ , ۲۱:۴۰
    ://////// بامن شوخی نکن طاقتشو ندارم!نویسنده هم هستی؟
    • author avatar
      Bahar alone^_^
      ۸ بهمن ۹۵، ۲۱:۴۲
      ://سیانورای من کووو؟://
      ها هسدم:/:دی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نویسندگان