در این وقت شب خانواده مقرراتی بنده نیم ساعتی ست که کلا روحشان از زمین وزمان جدا شده ودر رویاهایشان سیر میکنند..تنها منه بدبخت توی راهرو ولو شدم ویکی از همان لامپ های سفید اعصاب رنده وله کن بالای سرم جانفشانی می نماید...کار این بشر خواب آلود از خمیازه کشیدن گذشته... و این سوالات زنجیری در ذهنش نقش بسته که «پاک نویس کردن را چ کسی افریده؟!عایا پدر ان مذکور خواهر دارد؟» یاد آور میشوم که این بشر خمار هر کلمه ای که مینویسد سه بار منت غلط گیر راکشیده و گند کاریهایش را راست وریست مینماید
پ.ن:بهار خمار در حال پاک نویس کردن انشا ZzZz